- 4 کاله دمخه (21/09/2020)
- سیدعبدالبصیر مصباح
- 1070
در این اواخر، ناامنیها نسبت به سالهای پیش، افزایش یافته است. گروههای هراسافگن زیادی چون داعش، طالبان، شبکهی القاعده، شبکهی حقانی وغیره در گوشه و کنار کشور فعالیت دارند. درحال حاضر جنگ در برخی از مناطق کشورجاری است و نیروهای امنیتی درگیریهای شدیدی را با تروریستان انجام میدهند.
در این میان، آنچه به اهمیت موضوع میافزاید، حضور دوبارهی ناتو و ایالات متحده در جنگ افغانستان است. جنرال ویلسونشافنر، سخنگوی ماموریت حمایت قاطع در افغانستان، گفته است که نیروهای امریکایی، با کسب اختیارات بیشتری برای مبارزه با گروه داعش در افغانستان، حملات به این گروه را شدت بخشیده اند.
جنرال شافنر در گفتگوی ویدیویی ازکابل، به خبرنگاران حاضر در ساختمان وزارت دفاع امریکا گفته است که در حالحاضر نیروهای وابسته به گروه موسوم به (داعش) در چهار یا پنج منطقهی دورافتاده در ولایت شرقی ننگرهار حضور دارند و تلاش میکنند در آنجا پایگاههای عملیاتی ایجاد کنند اما نیروهای امنیتی افغان در مقابله با آنان "موفقیتهایی داشته اند."
سخنان وی این معنی را میرساند که امریکا بار دیگر تصمیم گرفته که در چوکات "ماموریت حمایت قاطع" در جنگ با تروریسم اشتراک کرده و از افغانستان دفاع کند. در حال حاضر هم شماری از نیروهای ناتو در همکاری با اردوی ملی، قرار دارند و از این نیروها به اشکال مختلف از جمله مشاوره دهی و کمکهای هوایی، حمایت میکنند.
آنچه در این نوشتار به بحث گرفته میشود، موضوع چهگونگی تاثیرگذاری نیروهای خارجی به رهبری امریکا در جنگ افغانستان است.
نیروهای امریکا، در پی حملهی القاعده به نیویارک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ وارد افغانستان شدند. آنان توانستند بعد از یک ماه طالبان را شکست دهند و آنانرا از افغانستان بیرون کنند.
اما جنگ افغانستان با شکست طالبان، در آن زمان پایان نیافت، بلکه آهسته آهسته با اشکال متفاوتتر و خطرناکتر ادامه پیدا کرد، تا جایی که امروز کشور ما، با چندین دشمن تروریستی روبه رو میباشد.
ایالات متحده امریکا برای چندین سال در نبرد افغانستان با هراس افگنان، مشغول شد. در این مدت که سالها دوام کرد، تروریستان نه تنها کم نشدند، بلکه با برنامههای عمیقتر، خطرناکتر و پیچیدهتر برای تباهی افغانستان دست به اقدامات تروریستی زدند.
هرچند که دولت اوباما، دو پیمان عمده در عرصهی امنیت و همکاریهای استراتیژیک با افغانستان امضاء کرد، اما هیچ کدام از این توافق نامهها، آنطور که انتظار میرفت، باعث ثبات لازم در افغانستان نگردید و ناامنیها کماکان ادامه پیدا کرد. مجموعهای از تحولات امنیتی از جمله ظهور داعش در افغانستان، گسترش دامنهی ناامنیها و افزایش تلفات غیرنظامیان، نشانههای ناکارآمدی پیمان امنیتی با امریکا میباشند. یا لااقل از مجموع این تحولات میتوان به این نتیجه رسید که عملکرد ایالات متحده امریکا، در عرصهی تامین امنیت افغانستان، در طول این مدت ضعیف، پرچالش و قابل انتقاد بوده است. امریکا نتوانسته است که افغانستان را از بحران نجات دهد و با تروریسم به شکل نظاممند آن بجنگد.
با این وصف، بررسی نقش امریکا در تحولات امنیتی از اهمیت اساسی برخوردار میباشد. بدون شک عملکرد این کشور در افغانستان در کاهش و افزایش ناامنی، ثبات و بی ثباتی سیاسی بی تاثیر نیست. امریکا میتواند بحرانهای سیاسی و نظامی این جغرافیا را خاتمه بخشد و زمینهی صلح و ثبات را فراهم کند و یا برعکس، نابسامانیها را شدت بخشد.
این به اراده، صداقت و تعهد امریکا نسبت به افغانستان بر میگردد. اینکه تا چه حد در عرصهی مبارزه با تروریزم، صادقانه در کنار افغانستان میماند و صادقانه عمل میکند. بدون شک، اگر دولت اوباما در عرصهی نبرد با این گروههای تروریستی، به صورت موثر، منظم و دلسوزانه همکار دولت افغانستان باشد، میتواند ناامنی را از تمام مناطق افغانستان برچیند و بیرق صلح را در بسا نقاط افغانستان به اهتزار درآورد.
اگر دولت اوباما، در عرصهی مبارزه با دهشتافگنی، همچنان پابرجا و مستحکم باشد، حضور این کشور در سالهای بعدی نیز قطعی خواهد بود، اما اگر بیارادگی و بیتوجهی در این عرصه به خرج داده شود، امریکا شکست بزرگی، در برابر القاعده و دیگر شبکههای تروریستی متحمل شده و زمینهی خروج خودخواستهی آن فراهم خواهد شد.