- 4 کاله دمخه (21/09/2020)
- محمد زبید عالمیار
- 1089
در روزهای اخیر، مقامهای امریکایی و گروه طالبان در دوحه و پاکستان مصروف رایزنی در مورد صلح افغانستان اند، زلمی خلیل زاد، نماینده ویژهی امریکا در مورد روند گفتگوهای صلح افغانستان در این مذاکرات گفته است که «پیشرفتهای قابل توجهی در مسایل حیاتی به دست آمده است» هر چند او هشدار داده که جزئیات این گفتگوها با توجه به نبرد ۱۸ ساله در افغانستان و رسیدگی به نتایج نهایی باید بیشتر مورد توجه حکومت و مردم افغانستان قرار گیرد.
این نکته چقدر میتواند مهم و سرنوشت ساز برای مردم افغانستان باشد؟ مردمی که پس از سالها خشونت و بدتر شدن امنیت، برای خوش بینی شان محتاطانه می بینند. آن گونه که همه خواهان امنیت صلح و ثبات دایمی در افغانستان اند.
بسیاری از سربازان، آگاهان امور جهانی و کارگران کمک کننده که در ۱۸ سال پسین در افغانستان مشغول به کار بوده اند، موافق هستند که هیچ راهحل سریع وجود ندارد و هیچ راهحل نظامی برای طولانیترین جنگ امریکا نخواهد بود.
دلیل نخست مداخلهی نظامی امریکا در افغانستان این بود که اطمینان حاصل شود تا این کشور دو باره به منبع تروریزم جهانی مبدل نشود، چون از سال ۲۰۰۱ تا اکنون جنگ افغانستان یک آزمایشگاه برای استراتیژیها، تاکتیکها و آموزشهای مختلف بود، از مبارزه با تررویزم جهانی تا مبارزه با گروه هراس افگن طالبان! پس اکنون یک مرحلهی حساس فرا رسیده و طالبان مسلح باید با درک وضعیت جاری با حکومت و مردم افغانستان برای ختم این جنگ وارد گفتگو شوند.
نیاز به انسجام جامعهی جهانی
این راز نیست که بسیاری از رهبران افغان، از حامد کرزی رئیس جمهور پیشین تا محمد اشرف غنی، رئیس جمهور فعلی، سعی در برقراری ارتباط با نمایندگان طالبان دارند. با این حال، طالبان برای سالها پیشنهادات دولت افغانستان را برای مذاکرات مستقیم رد کرده و به جای آن، همچنان به افزایش خشونت و درگیری در سراسر افغانستان پرداخته اند.
در نهایت، دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا اعلام کرده که نیروهایش را در افغانستان کاهش خواهد داد و مذاکرات صلح با رهبران طالبان را برای برقراری صلح در افغانستان آغاز می کند. سرانجام تصمیم او سبب شد تا زلمی خلیلزاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان و نماینده ویژه آن کشور در روند گفتگوهای صلح با گروه طالبان وارد مذاکرت شود.
آقای خلیل زاد، پس از گفتگوهای اخیر با رهبران طالبان گفته است که این مذاکرات بهتر از مذاکرات گذشته بوده است.
در واقع این میتواند یک پیشرفت عمده باشد که نه تنها نیازمند رهبری ایالات متحده است؛ بلکه مشارکت داخلی در افغانستان و پشتیبانی بی پایه خارجی برای نهایی کردن هرگونه توافق صلح و آشتی وجود داشته و همه افغانها نیاز دارند که با هم متحد شده، با ایجاد نظام دموکراسی و تضمین حقوق بشر به خشونتها وتشدد در کشور پایان دهند.
اما در این میان کمک و تلاشهای قدرتهای منطقهای در راستای مذاکرات و تامین صلح و ثبات دایمی در افغانستان، بسیار مهم است. همچنین برای تلاشهای صلح، انسجام جامعه بین المللی بسیار مهم خواهد بود. زیرا همۀ همسایگان و کشورهای منطقه در جنگ افغانستان هرکدام به زعم شان دخیل می باشند. از این رو کمکهای توسعهای و دیپلماسی منطقهای، می تواند نقش مهمی در روند گفتگوهای صلح داشته باشد. از آنجایی که امریکا و اتحادیهی اروپا طی دو دهه اخیر در مسایل افغانستان مستقیما دخیل می باشد، لذا ایجاب می کند که با رویکرد جامع در زمینه حل و فصل منازعات، کمک نماید. در غیر آن نمی توان به روند صلح خیلی امیدوار بود.
روی هم رفته این گفتگوها باید تحت نظارت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و سایر نهادهای مربوط در قضیهی افغانستان صورتگیرد و برای آشتی ملی در افغانستان یک ضمانت اجرایوی به میان آمده وهمه طرفها آن را مورد احترام قرار دهند.
از سوی دیگر برای برقراری یک صلح واقعی در افغانستان ضرورت است که روند صلح تحت مالکیت خود افغانها قرار گیرد و این امر تنها زمانی امکان پذیر خواهد شد که مذاکرات با گروه طالبان به گونهی کامل تحت رهبری حکومت افغانستان قرار گیرد و در این گفتگوها ارزشهایی چون؛ حقوق زنان، دست آورهای قانون اساسی، آزادی مطبوعات و غیره تضمین گردد.
ولی تاکنون که گفتگوهای صلح میان امریکاییها و طالبان ادامه داشته، چنان به نظر میرسد که هر دو طرف یک هدف کلی را دنبال کرده اند: خروج نیروهای ناتو از افغانستان. با این حال، حساسترین مرحله مذاکرات میان طالبان و حکومت افغانستان هنوز به نتیجه نرسیده است. در حالی که مذاکرات نهایی باید به طور کامل متعلق به خود افغانها باشد، امریکا و شرکای ایتلافی آن در کنار بازیکنان همسایه و منطقه ای باید حقیقتاً از صلح و مصالحه حمایت کنند و این میتواند افغانستان را به یک مرکز ثبات و توسعهی اقتصادی منطقه مبدل کند.
در این زمینه مهم است که در کنار ایالات متحده امریکا و شرکای ائتلافی آن، کشورهای همسایه و منطقه نیز به طور جدی درگیر بحثهای سیاسی در زمینه پشتیبانی منطقوی برای مذاکرات صلح باشند.
همچنان از دید برخی دیگر از آگاهان امور سیاسی و جهانی در افغانستان، اکنون موقعیت این کشور در وسط امید و ترس قرار دارد، امید به خاطر رسیدن به یک صلح و ثبات پایدار که مطابق خواست همه مردم افغانستان باشد و ترس از اینکه افغانستان یک بار دیگر به دورههای تاریک برگشت نکند. بنابرین هرگونه توافق صلح باید با ضمانتهای اجرایوی قوی از جانب کشورهای ذی نفوذ منطقه، قدرتهای بزرگ جهان، نهادهای جهانی مانند سازمان ملل متحد و اتحادیهی اروپا همراه باشد تا تجارب گذشته تکرار نشده و قیمت هرگونه تصمیم عجولانه را بار دیگر مردم افغانستان نپردازند.
پس در فرجام، غرب و ایالات متحده امریکا نمیتوانند افغانستان را در کوتاه مدت ترک کنند؛ بلکه درحمایت از صلح، توسعهی اقتصادی و احترام به حقوق بشر پرداخته و زمینهی گفتگوهای صلح را میان حکومت افغانستان و گروه طالبان فراهم خواهند کرد که این میتواند یک نقطهی تاریخی و عطف برای مردم افغانستان و گروه طالبان باشد.