خیلی ها فکر میکنند که طالبان امروز متفاوت تر از طالبان گذشته اند ، بدین معنی که طالبان سال های ۱۹۹۴ الی ۲۰۰۱ چهره متفاوت تر از امروزی ها را در کارنامه های سیاسی و جنگی خود دارند .
اما حقیقت امر این است که تمامی سران سیاسی و نظامی این گروه در یک مسیر فکری روان هستند . حد اقل گذشته از تمامی بینش های فکری این گروه در بخش های متعدد به این مورد میتوان هم نظر بود که این گروه ذهنیت جنگی مشترک دارند .
در طول حاکمیت طالبان و بعداز شکست این گروه در سال ۲۰۰۱ و الی اکنون ما کوچکترین تغییر را در تفکر نظامی این گروه مشاهده نمی کنیم . اساس بینش نظامی این گروه بر مبنای ایجاد وحشت و ترور بناء یافته است .
روی همین دلیل بارها متوجه شده ایم که طالبان در حملات خود بر پوسته های نیروهای امنیتی ، حملات تهاجمی خود بر شهر ها و ولسوالی ها و مراکز ولایات از نهایت خشونت کارگرفته اند و این مورد در میان همه شان مشترک بوده است.
ما هیچ حمله ای از طالبان را سراغ نداریم که در آن نیرو های امینتی ، غیر نظامیان وغیره کسانی که در دست شان افتاده است ترحم نموده باشند . بلکه بر عکس این تنها خشونت و بوی خون بوده است که از عملکرد آنها به مشام و چشمان ما رسیده است .
حمله بر مراکز آموزشی کوثر دانش در غرب کابل ، حمله بر محصلین پوهنتون کابل ، جاسازی ماین مقناطسی در موتر بم بالای یما سیاوش خبرنگار و گوینده تلویزیون طلوع و الیاس داعی ، خبرنگار رادیو آزادی در جنوب افغانستان ، حمله موتر بم بالای پاسگاه نیرو های امنیتی در ارعندی ولسوالی پغمان ولایت کابل و ده ها حمله تهاجمی این گروه مصداق این مورد است که این گروه جز خشونت که بینش مشترک این گروه در امر مبارزه شان میباشد به هیچ مورد دیگر باورمند نیستند .
در حملات که ذکران به عمل آمد گروه مسلح طالبان نه تنها که به امر بیگانگان به جان محصلین ، دانش آموزان و نیرو های امنیتی ترحم نکردند که ضربات سخت مالی و جانی برای مردم این شهر ها وارد نمودند .
فرماندهان نظامی این گروه خیلی زیرکانه انتخاب میشوند و همه با یک برنامه واحد آموزش می بینند و در سوق و اراده واحد گونه عمل میکنند و اساس عمل شان را وحشت و دهشت تشکیل میدهد و با وجود سرکوب شدید این گروه بخصوص در جریان مذاکرات صلح و شدت یافتن حملات نیروهای امنیتی افغان و شکست پی در پی این گروه در میدان های جنگ هنوز هم ذهنیت جنگی این گروه تغییر نکرده و آماده صلح نیستند ، اما آنچه که تغییر کرده است شیوه مبارزه آنها میباشد و ذهنیت جنگی طالبان آوردن فشار بر دولت افغانستان و تضعیف دولت با رویکرد ایجاد وحشت است بنا این گروه در ماه های اخیر بجای حفظ سیطره حاکمیت خود بر مناطق دست داشته شان دست به حملات انتحاری بر غیر نظامیان میزند اخیرا ما شاهد حملات تهاجمی و انتخاری بالای مراکز تعلیمی و تاسیسات عامه بودیم که در آن بیشتر از ۳۰ تن کشته و ۷۰ تن زخمی شدند این حملات در خود حکایات جان دادن چند تن دانش آموزان و محصلین معصوم را که در حال آموختن علم و دانش بودند و شکار حمله انتحاری این گروه شدند نیز در خود دارد که نمایانگر دشمنی با علم و معرفت است و ما قبلا شاهد حملات انتحاری این گروه به نقاط مختلف شهر کابل و سراسر کشور بوده ایم که در اثر همین ذهنیت جنگی طالبان قربانی شدند که از آن جمله میتوان حمله این گروه به آموزشگاه علمی موعد را نام برد واضع تر بگویم که هیچ حمله انتحاری نیست و نبود که این گروه در آن افراد غیر نظامی را هدف قرار ندهند و این هدف قرار دادن شان عمدی نبوده باشد ذهنیت جنگی طالبان تا حدی وحشت گونه است که ما بارها شاهد سر بریدن مردم خود از از سوی این گروه بوده ایم و آن هم در نقاط مختلف کشور .
یکی از دلایل که مذاکرات صلح نتیجه خوب نمیدهد ذهنیت جنگی طالبان است این گروه پیش از این که به صلح باورمند باشند به ترور وحشت که در آن برای شان چند پولی از درک کمک های حامیان شان و یا کشت ، تولید و قاچاق مواد مخدر بدست میاید باورمند اند اخیرا موسسه مطالعات ملی که متشکل از شش نهاد مدنی داخلی و بین المللی است در گزارش عین موضوع را تاکید داشتند که ذهنیت جنگی طالبان تغییر نکرده و از طرف سخنگوی حکومت نیز به آن مورد اشاره داشته است بنا گفته میتوانیم که طالبان در هر لباسی ظاهر شوند باز هم همان طالبان اند که به خون مردم افغانستان تشنه اند و وحشت و دهشت اساس فکری شان شکل میدهد