دولت افغانستان و طالبان قرار است مذاکرات در مورد آتشبس را در اوایل ماه جنوری ادامه دهند، اما چندین موضوع اساسی مانع پیشرفت مذاکرات است.
منبع : نیویارک تایمز
نوشته: دیوید زوچینو و توماس گیبونز
مترجم : سید جمال اخگر
افغانستان – پس از چهار دهه جنگ شدید در افغانستان، با شروع مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان این احتمال هست که چرخه طولانی خشونت، روزی پایان یابد؛ اما راه درازی در پیش است. دور گفتگوهای اخیر که در ماه سپتمبر آغاز شد، تماما صرف توافقات اداری و بحثهای چند ماهه پیرامون موضوعات جزیی بود.
اگرچه این مذاکرات منجر به توافق در مورد اصول و رویههایی شد که مرحله بعدی مذاکرات صلح بر مبنای آن حرکت خواهد کرد، اما هزینهیی گزاف داشت. در حالی که دو طرف در دوحه قطر با یکدیگر دیدار میکردند، خونریزی در جبهههای جنگ و شهرهای افغانستان افزایش یافت.
اکنون با وجود مشخص شدن زمان آغاز دور بعدی گفتگوهای صلح در ۵جنوری، جزییات مسایلی که قرار است در مذاکره بعدی مورد بحث قرار گیرد، همچنان مبهم است.
دولت افغانستان و طالبان، هر دو، گفتهاند که لست اولویتهای خود را برای دور بعدی مذاکرات بهطور علنی منتشر نمیکنند، با این حال، تحلیلگران امنیتی، محققان، مقامات دولت و طالبان انتظار دارند مسایل و مشکلاتی از قبیل موارد زیر مورد بررسی قرار گرفته و برای حل آن تلاش شود:
– اهداف نهایی این گفتگوها چیست؟
هدف نهایی مذاکرات ایجاد نقشه راه سیاسی برای دولت آینده است. معصوم استانکزی، رییس تیم مذاکرهکننده افغانستان، روز چهارشنبه گفت که آتشبس اولویت اصلی هیات خواهد بود. طالبان که از حملات علیه نیروهای امنیتی و غیرنظامیان بهعنوان اهرم فشار استفاده کردهاند، در عوض میکوشند قبل از بحث در مورد آتشبس، در مورد حکومتداری بر اساس قوانین سختگیرانه اسلامی مذاکره کنند، اما دستیابی به توافق درباره این موضوعات اساسی چندان آسان نخواهد بود، زیرا دو طرف همچنان درباره مفهوم اصطلاحات اساسی مانند «آتشبس» و «اسلامی» اختلاف دارند.
آتشبس اشکال مختلفی دارد از دایمی و سراسری تا جزیی و مشروط؛ هرچند در بخش عمومی توافقنامه فبروری بین ایالات متحده و طالبان که طبق آن طالبان خواستار خروج کامل نیروهای امریکایی شدند، از آتشبس بحث به میان آمده، اما دستورالعملی خاص و یا تعریفی کامل از چگونگی آن ذکر نشده است.
طالبان نیز طفره میروند و منظورشان از «اسلامی» را به روشنی بیان نمیکنند و اصرار دولت بر «جمهوری اسلامی» نیز موضوعی است که بحثهای شدیدی را برانگیخته است.
عبدالحفیظ منصور، عضو تیم مذاکرهکننده افغانستان، با اشاره به اینکه تقریبا به تعداد کشورهای اسلامی، نظام حکومتی اسلامی وجود دارد، گفت: «طالبان میگویند که آنها یک نظام اسلامی میخواهند، اما نوعیت آن را مشخص نمیکنند.»
همچنین طالبان خواستار آزادی زندانیان طالب بیشتری در دور بعدی گفتگوها شدهاند. آزادی بیش از ۵هزار زندانی توسط دولت آخرین مانع مذاکرات در ماه سپتمبر را برطرف کرد، اما رییسجمهوری، اشرف غنی تاکنون از آزادی سایر زندانیان خودداری کرده است.
– وضعیت جنگ
هر دو طرف، در حین مذاکرات دوحه، از خشونت در افغانستان بهعنوان اهرم فشار استفاده کردهاند، اما طالبان نسبت به دولت که نیروهایش تلاش دارد در پایگاهها و پستهها مانده و تنها به حملات مداوم پاسخ دهند، حملاتشان تهاجمیتر بودهاست.
بهگفته نیویارک تایمز، کشته شدن نیرویهای امنیتی و غیرنظامیان در حین مذاکرات، افزایش یافت. پیش از آنکه در اوایل ماه دسمبر، قبل از توقف موقت مذاکرات، مذاکرهکنندگان دولت افغانستان و طالبان خبر دستیابی به توافق درمورد راهکارهای گفتگوهای آینده را اعلام کنند. هر چند هوای سرد نیز احتمالا یکی از دلایل این توقف است. حداقل ۴۲۹نیروی طرفدار دولت در ماه سپتمبر و حداقل ۲۱۲غیرنظامی در ماه اکتوبر کشته شدند، بدترین تلفات در یک سال اخیر.
عتیقالله امرخیل، تحلیلگر نظامی افغان باشندۀ کابل، گفت: «آمار کشتار و خونریزی به اوج خود رسیده است. این چه نوع اراده برای صلح است؟»
ابراهیم باهیس، تحلیلگر مستقل تحقیقات افغانستان، گفت که طالبان بهطور همزمان دو مسیر را دنبال میکنند: خشونت و مذاکره.
باهیس گفت: «هدف آنها رسیدن به قدرت و داشتن نوع خاصی از نظام دولتی است. فرقی نمیکند از طریق گفتگو به هدفشان دست مییابند و یا از طریق جنگ، هر دو شیوه هزینههایی دارد که حاضرند متحمل شوند.»
– نقش ایالات متحده در مذاکرات صلح افغانستان چیست؟
اگرچه طالبان از ماه فبروی حملات مستقیم به نیروهای ایالات متحده را بسیار کاهش داده، این گروه شورشی با محاصره نیروهای امنیتی محلی قلمروی تحت کنترول خود را پیروزمندانه وسعت داده است.
در پاسخ، امریکاییها در مواردی که نیروهای افغان طی حملات طالبان تحت فشار شدید قرار داشتهاند، دست به حملات هوایی زدهاند. یکی از مقامات طالبان افزایش سطح خشونت این گروه را پاسخی مستقیم به حملات هوایی ایالات متحده یا اقدامات نظامی و دیپلماتیک نامناسب دولت افغانستان اعلام کرد.
امریکا خزان امسال برای دفاع از نیروهای درهم کوبیده شده افغان در ولایات قندهار و هلمند، حملات هوایی انجام داد و باعث شد یک بار دیگر کمبودهای نیروی زمینی و هوایی افغانستان که مورد حمله مداوم قرار دارند، آشکار شود. بهگفته مقامات امریکایی، روحیه رو به زوال این نیروها؛ نگرانی روزافزون جنرال آستین میلر، فرمانده ماموریت ناتو در این کشور را بهدنبال داشته است.
در عین حال، شمار نیروهای امریکایی از حدود ۱۲هزار نفر در ماه فبروی به ۲۵۰۰نفر کاهش یافت، اما این کاهش طبق جدول زمانی باید تا اواسط جنوری صورت میگرفت و در صورت توافق، خروج کامل تا ماه می برنامهریزی شده است. این باعث شده مقامات افغان در مورد چگونگی استقرار نیروهایشان بدون حمایت ایالات متحده دچار سردرگمی شوند.
دیدار وزیر امور خارجه امریکا، مایک پمپئو، در ماه نومبر و پس از آن، دیدار رییس ستاد مشترک، جنرال مارک میلی با مذاکرهکنندگان در دوحه، اهمیت این مذاکرات برای ایالات متحده را بیش از پیش مشخص کرد.
در بیانیه پنتاگون آمده که میلی طالبان را برای «کاهش فوری خشونت» تحت فشار قرار داده است، شرطی که مقامات امریکایی چندین بار در سال جاری استفاده کردهاند که جای بحث و تفسیر فراوان دارد. مقامات امریکایی در تلاشند تعادل را در میدان جنگ برقرار کنند.
هر دو طرف همچنین منتظرند ببینند که آیا جو بایدن، رییسجمهوری منتخب، جدول زمانی خروج نیروها را رعایت میکند یا چنانکه انتظار میرود، یا مذاکرات جدیدی را برای دستیابی به توافقی دیگر روی دست میگیرد.
اگر بایدن تصمیم بگیرد، طبق پیشنهاد برخی از قانونگذاران امریکا، پس از ماه می۲۰۲۱ نیروی باقیمانده ضد تروریزم ارتش ایالات متحده را در افغانستان باقی بگذارد، «طالبان به صراحت اعلام کردهاند که این توافقنامه را به کلی لغو خواهند کرد.»
– موانع فرا راه مذاکرات صلح کدام اند ؟
با توجه به سوءظنها و اتهامزنیهای متقابل در دوحه، برخی از تحلیلگران افغان میترسند که این گفتگوها برای ماهها در بن بست باقی بماند.
سیداکبر آغا، رهبر سابق گروه جیش المسلمین طالبان گفت: «بیاعتمادی بین دو طرف منجر به افزایش خشونت شده است، اما هیچ اقدامی برای رفع این بیاعتمادی انجام نشدهاست.»
این امر میتواند تلاشهای جدی برای رفع نگرانیهای اصلی دولت مانند حقوق بشر، آزادی مطبوعات، حقوق زنان و اقلیتهای مذهبی و انتخابات دموکراتیک را بهطور نامحدود به تأخیر بیندازد.
مذاکرهکنندگان طالبان گفتهاند که آنها از حقوق زنان حمایت میکنند، اما فقط تحت قوانین سختگیرانه اسلامی. بسیاری از تحلیلگران این رویکرد را همان ستم شدید علیه زنان تعبیر میکنند؛ همان وضعیتی که طالبان در طول دوران حاکمیتشان بر افغانستان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر جامعه اعمال کردند.
دولت کاملاً از هم گسیخته کابل نیز نگران است که طالبان در تلاش باشد تا هنگام خروج کامل نیروهای امریکایی، به وقتکشی ادامه دهد، در حالی که طالبان ادعا میکنند غنی، که در بهار گذشته در انتخاباتی بسیار مناقشهبرانگیز رییسجمهور شد، بهخاطر ماندن در این پست برای پنج سال آینده، وقت تلف میکند. اگر به هر طریقی روی تشکیل دولت وحدت ملی یا یک دولت انتقالی توافق شود، بعید است که غنی به عنوان رییسجمهور به کار خود ادامه دهد.
مساله غامض دیگر، اختلاف میان طالبان است، از فرماندهان تندرو در افغانستان گرفته تا مذاکرهکنندگان سیاسی در هتلهای دوحه. برخی از جناحهای طالبان معتقدند که آنها باید با امریکاییها و دولت افغانستان جنگیده و آنها را شکست دهند، نه اینکه با آنها مذاکره کنند.
به گفته سیداکبر آغا، رهبر پیشین طالبان، پیشرفت بسیار ناچیز است، مگر اینکه واسطهیی بیطرف از راه برسد که بتواند عدم اعتماد میان طرفیت در دوحه را از بین ببرد.
وی گفت: “در غیر این صورت، من فکر نمیکنم دور بعدی گفتگوها با نتیجه مثبت به پایان برسد.”
برخی از تحلیلگران نتیجهیی حتی شوم تر را پیشبینی میکنند. طارق فرهادی، مشاور سابق دولت افغانستان میگوید: “یک مساله کاملا واضح است: بدون دستیابی به توافق، ما بهسمت جنگی داخلی پیش خواهیم رفت”.