تکرار جنایت طالبان


  • 4 کاله دمخه (21/09/2020)
  • عمادالدین ایرج
  • 1183

 گروه طالبان طی سالیان دراز که از فعالیت‌اش می‌گذرد، بارها متهم به نقض قوانین و قواعد حقوق بشری شده است. از میان برداشتن آزادی بیان و آزادی عقیده، کشتار افراد بی‌گناه و افراد ملکی، اذیت و آزار زنان با استفاده از نام دین، کشتار دستهجمعی، بر هم زدن نظم اداری در کشور، سربریدن سربازان، برخورد غیرانسانی با اسیران جنگی و به آتش کشیدن انسان‌ها از جملهی موارد اندک از جنایات و کارکردهای غیرمسوولانه و غیراخلاقی این گروه می‌باشد.

در همین حال، این گروه همواره از کودکان به عنوان پیشمرگههای حملات انتحاری استفاده کرده‌اند؛ در حالی که براساس ارشادات شریعت اسلامی، کودکان نابالغ هرگاه به هر کاری گماشته می‌شوند، باید اجازهی "ولی" شان را با خود داشته باشند، در حالی‌که جنگجویان طالبان که در صدد تحقق شریعت اسلامی اند، تمامی فعالیتهای‌شان، از جمله به کارگیری اطفال در جنگ و تشویق آنها برای خودکشی، صراحتاً بر خلاف آموزه‌های شرعی و اسلامی قرار دارد.
قبیح‌تر از همه این که، بر بنیاد گزارش‌ها، این بار طالبان در ولایت فاریاب یک کودک دوازده ساله را در بدل 700 هزار افغانی خریداری و می‌خواستند از آن به حیث انتحارکننده استفاده کنند، که موفق به این کار نشدند و این کودک از چنگ آنها فرار کرد و خودش را به نیروهای امنیتی کشور تسلیم کرد. بر بنیاد آنچه این کودک فراری از چنگ طالبان به رسانه‌ها گفته است، 6 کودک دیگر که هم سن و سال او هستند، هنوز در نزد یَکی از قوماندانان طالب به سر می‌برند.
شرم‌ساری، خجالت کشیدن و آبروریزی زمانی معنا پیدا می‌کند که این جوهرها در وجود گروه‌ها و یا افراد یک گروه باشد. اما آیا طالبان با این همه وقاحت در عمل، از بازتاب آنچه که کرده‌اند خجالت و شرم‌سار اند؟ آیا طالبان می‌دانند که تاریخ در برابر این رفتارهای قبیح چگونه قضاوت خواهد کرد؟
به باور نگارندهی این سطور، طالبان هرگز نمی‌شرمند و آبروی شان هم از این همه اعمال غیرانسانی و غیرمسوولانه نمی‌ریزد. آبرو وجود داشته باشد که آبروریزی شود. طالبان نمی‌دانند که این همه جنایت و پا گذاشتن روی وجدان و ضمیر انسانی چقدر زشت و حیوانی به نظر می‌رسد و تا چه اندازه شنیع است.
طالبان با این کار شان، همزمان چند عمل غیرشرعی و غیرانسانی را مرتکب شده‌اند. استفاده از کودکان خردسال در جنگ، که مسلماً کار ناپسند و غیراخلاقی است. استفاده سوء از دین، که به بهای "جنات فردوس و جنات النعیم" کودکان را وادار به حملهی انتحاری می‌کنند، در حالی که خود قوماندان‌های طالبان در جای گرم و امن و با دریافت معاش لمیده‌اند و هرگز جرأت مبارزه رو در رو را با سربازان افغان ندارند. از همه مهم‌تر این که "خرید و فروش" انسان که معادل برده‌داری است، در اسلام شدیداً مردود است، اما طالبان که خود را "یک گروه اسلامی" می‌دانند با این کار مرتکب خرید و فروش انسان شده‌اند و این کاملاً در منافات با آموزه‌های شرعی قرار دارد. در عین حال این گروه از مجبوریت خانواده‌ای که فرزند شان را در بدل پول به طالبان فروخته‌اند، استفادهی سوء کرده‌اند که این خود عمل غیراخلاقی دیگر است.
با این وجود، اگر امروز طالبان آن اندازه زیر تأثیر قدرت‌طلبی قرار دارند که متوجه این همه اقدامات قبیح شان نیستند، فردای روز اما تاریخ قضاوت سنگینی را به نام این گروه ثبت خواهد کرد و مراتب انزجار مردم را بیشتر از پیش نسبت به این گروه بر خواهد انگیخت. هرچند همین حالا نیز این گروه در میان مردم ما جایگاه ندارند، اما در درازمدت این شناخت به شکل کامل‌تری از این گروه در نزد همگان حاصل خواهد شد که؛ به رغم ادعاهای کاذب و ریاکاری دینی، گروه طالبان به هیچ آموزهی شرعی اسلام و هیچ قاعدهی اخلاقی و انسانی پایبند نیستند و همواره کارکردهای این گروه در منافات صریح با این آموزه‌ها بوده است.
پس دو راه برای این گروه وحشی وجود دارد: یا این که از آدرس "دین" دیگر بر گردهی مردم نتازید و دست از اعمال ضد انسانی بکشید و نام گروه تان را "اسلامی" نگذارید تا چهرهی واقعی تا نمایان‌تر شود، یا اینکه هنوز دیر نشده است که دست از این همه جنایت بردارید و به صف انسانیت بپیوندید. از کشتار انسان دست بکشید و خرید و فروش انسان که در پیشگاه دین اسلام ممنوع و مردود است، را مرتکب نشوید.
‫‏سرخط‬ ورځپاڼه