ریچارد چارلز البرت هولبروک بتاریخ 22 جنوری 2009 نماینده خاص ادارۀ رئیس جمهور اوباما برای افغانستان و پاکستان تعیین گردید. مقرری هولبروک به این سمت از سوی هیلری کلینتن، دوست دیرینۀ وی، پشنهاد گردید. جوبایدن، معاون رئیس جمهوراوباما، نیز از این پشنهاد حمایت کرد. بایدن به اوباما گفت که هولبروک "خودخواه ترین" کسی است که وی او را میشناسد ولی فکر میکند که وی (هولبروک) انتخاب درست ای است برای این وظیفه[1].
هولبروک چنان سرسپردۀ مؤفقیت و پیروزی بود که تمام استعداد، انرژی و نفس خود را وقف ماموریت هایش میکرد. سابقۀ کاری وی در دیپلوماسی امریکا، بخصوص نقش مؤفقانۀ وی درتوافقات صلح "دیتون" و به مذاکره کشاندن گروه های متخاصم درجنگ بوسنیا در سال 1995، دلایل قوی بودند برای سپردن ماموریت پیشبرد سیاست های امریکا در آسیای جنوبی و کنترول حامد کرزی و آصف علی زرداری. ولی اکنون، بعد از مرگ وی، این سوال مطرح میگردد که هولبروک تا چه حد توانست در این نقش خود منحیث نماینده خاص امریکا در مثلث افغانستان-پاکستان-هند مؤفق باشد؟
هولبروک و ستراتیژی افغانستان - پاکستان
تجربۀ سالها اخیر در افغانستان نشان میدهد که یک ستراتیژی واحد برای جنگ در افغانستان و پاکستان ازسوی کشورهای غربی هرگز وجود نداشته است. این جنگِ بیشترامریکنیزه شده، حتی فاقد یک توافق همه جانبه میان دولتمردان امریکا نیز میباشد. نظامیان امریکائی و یا پینتاگون که نقش اساسی را در این جنگ دارد، طرفدار یک ستراتیژی دراز مدت، با حضور عساکر بیشتر و مصارف بیشتر برای این جنگ، تحت نام (Counterinsurgency) است؛ درحالیکه اکثریتِ مشاورین و برخی از اعضای تیم کاری رئیس جمهور(خاصتاً جوبایدن، معاون رئیس جمهور، هولبروک...) خواهان پیشبرد یک ستراتیژی کوتاه مدت با نیروهای محدود، تحت نام (Counterterrorism) اند. (البته هیچ یک از این دو ستراتیژی بمعنی خروج کامل عساکر امریکائی از خاک افغانستان نمیباشد.)
هولبروک، مانند معاون و برخی از مشاورین رئیس جمهور اوباما، خواهان تمرکز بیشتر و اهمیت دادن بیشتر ادارۀ اوباما به پاکستان بود. اعضای این حلقه حتی خواهان تغییر نام ستراتیژی امریکا برای افغانستان و پاکستان از(AfPak) به (PakAf) بودند[2]. هولبروک مانند بایدن به این عقیده بود که حتی اگر طالبان بیشترین ساحات افغانستان را دوباره تحت تسلط خود درآورند، بازهم القاعده به افغانستان بازگشت نخواهد کرد. به باور هولبروک، با توجه به حضور نظامی امریکا، ناتو و تیم 3000 نفری افغان ِ سی آی ای در افغانستان، القاعده خود را در پاکستان بیشتر امن احساس میکند[3]. این سیاست جدید و تمرکز بیشتر برپاکستان ازسوی ادارۀ اوباما برای رئیس جهمور کرزی (و نیو دهلی) بمعنی کمک و مساعدت بیشتر به پاکستان و تقویت نظامیان آنکشور بود، نه از بین بردن واقعی تروریزم و مخالفین دولت افغانستان و لانه های آنها در خاک پاکستان. یکی از دلایل مهم مخالفت ها میان رئیس جمهور کرزی و هولبروک، در کل ادارۀ اوباما، روی همین نکته بوده و میباشد.
مخالفت کرزی با هولبروک
هولبروک در اولین روزهای ماموریت خود تماس ها و دیدار های خود را با حسین حقانی، سفیرپاکستان در امریکا، آغاز کرد و در اولین ملاقات خود با حقانی، از وی پرسید که آیا در شرایط کنونی کرزی بهترین شخص است برای پیشبرد امور در افغانستان و یا، از نظر حقانی (پاکستان)، کدام بدیل دیگری وجود دارد؟
هولبروک به رسانه ها نیز گفته بود که که " افغانستان بغیر از کرزی، اشخاص ورزیدۀ دیگر نیز دارد برای ریاست جمهوری." یکی از اهداف نشراین پیام در رسانه ها، ازسوی نمایندۀ خاص امریکا برای افغانستان، دعوت و جلب توجه یی رقبای سیاسی کرزی بود. او این حقیقت را درک کرده بود که کرزی همکار ای خوبی برای وی و ادارۀ اوباما نیست. روی همین ملحوظ، هولبروک مانند بعضی از دولتمردان غربی بفکر دریافت بدیل مورد نظر امریکا برای افغانستان بود. بعد ها، موضوع این مخالفت حتی به رسانه ها کشید. در ماه اگست 2009، بعد از انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان، رسانه های غربی گزارش هایرا مبنی بر یک ملاقات "پرتنش" میان کرزی و هولبروک بنشر رساندند[4].
انتخابات ریاست جمهور، موضوع دیگر اختلافات میان رئیس جمهور کرزی و هولبروک (ادارۀ اوباما) بود. قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهور بعضی از گزراشات داخل و خارج کشور حاکی از آنبود که امریکا کاندید خود را در انتخابات دارد و یا از یک کاندید خاص ِ در کابل حمایت میکند[5]. در آنزمان میان اعضای حکومت کابل چنین گفته می شد که یکی از کاندید های مورد حمایت هولبروک (امریکا) عبدالله عبدالله است[6]. قبل از برگزرای انتخابات ریاست جمهوری، هولبروک سفری به کابل داشت. نگارندۀ مطلب مؤفق گردید تا مصاحبۀ را با هولبروک انجام دهد. در جریان این مصاحبه از هولبروک مبنی بر این گزارش ها و یا حمایت ادارۀ وی از یک کاندید خاص در کابل پرسیدم. هولبروک در جواب چنین گفت:
"من و آقای مولن (لوی درستیز) در جریان این سفر با محصلین، دهاقین، روحانیون، علما، وکلا، رهبران قبایل و دیگران ملاقات های داشتیم. همه به این فکر اند که ما این انتخابات را به پیش میبریم. همه فکر میکنند که ما انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری را تحت تأثیر و نفوذ خود قرار داده ایم. همه میگویند که ما یک کاندید مورد نظر خود را برای این انتخابات داریم. ما میدانیم که چنین یک طرز دید موجود است ولی این حقیقت ندارد. اجازه بدهید این نکته را کاملاً واضح سازم که ایالات متحدۀ امریکا، هیچ کاندید در این انتخابات ندارد. سازمان ملل متحد هیچ کاندید در این انتخابات ندارد. آیساف (ISAF) هیچ کاندید ندارد. ما از هیچ کاندید نه حمایت میکنیم و نه هم مخالف آن هستیم و این موضوع در مورد رئیس جمهور کرزی نیز صدق میکند.
( از راست به چپ: نگارنده، لوی درستیز مایک مولن و هولبروک)
ما با رئیس جمهور کرزی، منحیث رئیس جمهور در شرایط جنگ، همکاری خود را ادامه خواهیم داد. ولی در این انتخابات هیچ کاندید از سوی ما وجود ندارد و این یک پیام بسیار مهم ماست.[7]"
بتاریخ 13 اکتوبر2009، قبل ازاعلان نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در یکی از جلسات خاص ریاست جمهوری امریکا درارتباط به ستراتیژی افغانستان- پاکستان که در جریان شش ماه اول روی کارآمدن ادارۀ اوباما صورت گرفت، هولبروک از کرزی شکایت کرده هوشدار داد که کرزی تهدید کرده است که بررسی ها و دریافت های کمیسیون انتخابات را مبنی براینکه مجموع آرای وی کمتر از 50 فیصد است، رد میکند. هولبروک پیشنهاد نمود که توجه بیشتر ما (امریکا) باید برحکومتداری محلی در ولایات باشد، بجای کرزی و کابل[8].
قبلاً، هولبروک و کارل ایکنبیری، سفیر ایالات متحدۀ امریکا در افغانستان، هردو بعد از مطالعۀ عمیق چگونگی انتخابات، تماس ها و ملاقات های زیاد، بخصوص با عبدالله عبدالله، به این نتیجه رسیده بودند که عبدالله درانتخابات ریاست جمهوری پیروز شدنی نیست. این دو دیپلومات امریکائی در یکی از جلسات قصرسفید، به اوباما و مشاورین وی گفتند که عبدالله عبدالله خاموش نخواهد نشست ولی او نزد خود این را درک کرده است که در دور دوم انتخابات شکست خواهد خورد[9].
هولبروک بفکر دریافت بدیل کرزی و یا نصب عناصر پرنفوذ سیاسی در حکومت وی، میخواست تا نزدیکترین رقیب انتخاباتی کرزی، عبدالله را که پیروزی وی در انتخابات ممکن بنظر نمیرسید، توسط فورمول حکومت ائتلافی در حکومت کرزی، بعد از انتخابات، داخل نماید. به اساس منابع رسمی در امریکا، عبدالله قبلاً رضایت خود را برای تشکیل یک حکومت ائتلافی با کرزی نشان داده بود. اگرچه دولتمردان امریکا ماه ها قبل به این نتیجه رسیده بودند که عبدالله هم کدام بدیل مورد تأئید همه جانبۀ امریکا شده نمیتواند، بازهم هولبروک در تلاش بود تا با نصب عبدالله در چوکات یک حکومت ائتلافی با کرزی، از نفوذ سیاسی کرزی بکاهد و در زمان ضرورت از او بحیث یک وسیلۀ فشار، در درون حکومت، علیه کرزی کاربگیرد.
کرزی با شنیدن طرح احتمالی ایجاد یک حکومت ائتلافی، بتاریخ 26 سنبله (2009/9/17) در یک کنفرانس خبری ظاهر گردیده، تشکیل یک حکومت ائتلافی را رد کرد و گفت که در صورت پیروزی در انتخابات، یک حکومت مشارکت ملی را تشکیل خواهد داد، نه یک حکومت ائتلافی[10].
بالاخره، ریچارد هولبروک بعد از تلاش های بی نتیجه خود، در بارۀ انتخابات ریاست جهمور بدبین شد. او در یک نشست شورای امنیت ملی ایالات متحدۀ امریکا، در تابستان 2009، در ارتباط به انتخابات افغانستان گفت که از هر ده پی آمد ممکنه در افغانستان، نه آن بد است[11]. وی حتی امکان جنگ داخلی و یا بینظمی های ازاین چنین را در این "پی آمد های بد"، یعنی بعد از انتخابات، پیشبینی کرده بود.
هولبروک و طرح مصالحه با طالبان
هولبروک میخواست تا نقش میانجی دولت سعودی را که بشکل مخفیانه با برخی از رهبران طالبان در تماس میباشد، تحت نفوذ امریکا قرار دهد. به اساس تخمین هولبروک هم، خاتمه جنگ امریکا با طالبان تنها ازطریق آشتی و مصالحه امکان پذیر بود. در مصاحبۀ خود با نگارنده، هولبروک برضرورت مصالحه با برخی از طالبان چنین تأکید کرد:
" کلمۀ «طالبان» در برگیرندۀ گروپ های بسیار زیاد میباشد. اکثر افرادی که برای طالبان میجنگند، حامیان ایدئولوژیک نظریات و عقاید افراطی آنها نیستند و این افراد جوانان غریب اند که به آنها پول و اسلحه داده میشود و یا هم آنها به یک ایدئولوژی نادرست عقیده دارند و ما این چنین افراد را همیشه به آشتی و مصالحه دعوت مینماییم. رهبری طالبان یک موضوع جداگانه است و بحث کردن روی آن بتفصیل، هیچ دردی را دوا نخواهد کرد."
مشکل اساسی افغانستان و هند روی طرح مصالحه، با هولبروک در این بود که هولبروک خلاف منافع این دوکشور، مصالحه و مذاکره با مخالفین دولت افغانستان را از دوربین اسلام آباد میدید و میخواست تمام این مذاکرات بیشتر از چینل اسلام آباد و به نفع آنکشور صورت گیرند. هولبروک در مصاحبۀ با تلویزیون فارسی بی بی سی گفته بود که پاکستان در منطقه هم نفوذ دارد و هم اهداف امنیتی مشروع. پاکستان میتواند نقش خود را در مذاکرات با طالبان بازی نماید و او از این نقش حمایت میکند[12].
این چنین موضعگیری های هولبروک به نفع پاکستان، باعث تیره گی روابط وی با هند، کشوریکه رسماً در ماموریت او نبود، شد.
حذف هند از ماموریت هولبروک و تیره گی روابط با آنکشور
زمانیکه هیلیری کلینتن طی محفل ِ در حضور رئیس جمهور اوباما، ریچاردهولبروک را بحیث نمایندۀ خاص امریکا برای آسیای جنوبی، معرفی کرد، از نام هندوستان در این ماموریت یاد نگردید[13]. هند که دشمن دیرینۀ پاکستان است، یک فکتور مهم درجنگ امریکا در افغانستان بشمار میرود؛ پس چرا این کشوراز ماموریت نمایندۀ خاص امریکا برای افغانستان و پاکستان حذف گردید؟
هولبروک در اولین دیدار خود با حسین حقانی، سفیر پاکستان در امریکا، اظهارکرده بود که بدلیل جایگاهی مرکزی هند در نگرانیهای پاکستان، او با هند معامله خواهد کرد و چنین وانمود خواهد کرد که این کار را نمیکند[14]. برخی از کارشناسان آسیای جنوبی و تحلیلگران هندی به این باوراند که زمانیکه ادارۀ اوباما در تلاش بود تا نمایندۀ خاص ِ را برای آسیای جنوبی تعیین کند و اینکه اوباما در مبارزات انتخاباتی خود نیز برضرورت یک نماینده خاص ِ امریکا برای حل قضیۀ کشمیر تأکید کرده بود، هند از چینل های مختلف (گروپ های لابینگ طرفتدارهند در امریکا) توانست تا تیم جدیدالتأسیس اوباما را قانع سازد تا هند و کشمیر را از ماموریت نماینده خاص ِ امریکا برای آسیای جنوبی حذف کند. هند از سالهای زیاد به اینسو، همواره در تلاش بوده است تا از بین المللی کردن موضوع کشمیرجلوگیری کند و آنرا منوط به دو کشور، یعنی هند و پاکستان، نگهدارد.
ازسوی دیگرروابط بسیار نزدیک هولبروک با اسلام آباد و پیشبرد سیاست های بنفع آنکشور(پاکستان)، باعث ایجاد بدبینی ها در نیو دهلی گردید. بتاریخ 26 فبروری 2010، به تعداد 9 نفر از اتباع هند، در یک سلسله حملات انتحاری در کابل، کشته شدند. تعداد جمعی کشته شده گان 16 نفر خبرداده شد. ریاست امنیت افغانستان و وزارت خارجۀ هند هدف این حملات را اتباع هند دانسته، این حملات را به سازمان استخبارتی پاکستان، آی اس آی، ربط دادند. بعداً، هولبروک در اظهارات منابع رسمی کابل و نیو دهلی بنفع پاکستان مداخله کرده، گفتۀ آنها را که هدف حملات اتباع هند بود، رد کرد. اظهارات هولبروک باعث خشم کابل و نیودهلی گردید.
جدیت بدبینی و عدم همکاری با هولبروک در هند به حدی بود که سفرهای رسمی هولبورک به آنکشور به آسانی صورت نمیگرفت و با وی بحیث مهمان ناخوانده برخورد میشد. درجریان سفرهای هولبروک به هند، رسانه های آنکشور برای او تبصره ها و گزارش های ناخوش آیند را بنشر میرساندند. در جریان یکی از سفر های وی، تایمزآف هندیا نوشته بود که هند به هولبروک خواهد گفت تا ازاشتباهات اجتناب کند و بجای تحریک کردن تروریزم، آنرا تحت کنترول نگهدارد[15]. تایمزآف هندیا افزوده بود که هند باید به هولبروک راجع به خطریکه که ایالات متحدۀ امریکا از اشتباهات گذشتۀ خود نمی آموزد و نقش پاکستان را نادیده گرفته به آنکشور میلیارد ها دالرکمک میکند، بگوید[16].
به عنوان حرف اخیر، میتوان افزود که ریچارد هولبروک در طول 69 سال عمرش، ماموریت های مهم دیپلوماتیک را در کشور های مختلف جهان برای حکومت های مختلف ایالات متحدۀ امریکا انجام داد، ولی ماموریت اخیر وی بحیث نمایندۀ خاص ادارۀ اوباما برای افغانستان و پاکستان (هند خارج از چوکات ماموریت) را میتوان یک ماموریت ناکام نامید. برقراری روابط حسنه، طرح سیاست های مفید و جلب مساعدت های بیشتر به اسلام آباد، باعث دوری کابل و نیودهلی ازهولبروک گردید. درافغاستان، نظربه پیچیده گی وضع، هولبروک نتوانست تا نقش یک دیپلومات کـُل مختار و سنگین وزن امریکائی (نقش ِ که در ماموریت های قبلی داشت) را ایفاء نماید. روابط وی با رئیس جمهور کرزی تیره و پر اضطراب بود و با برخی از بازی کنان دیگر صحنۀ سیاسی (عبدالله عبدالله، عطا محمد نور...) نزدیک ولی بی ثمر. هولبروک در پروسۀ انتخابات ریاست جمهوری تا حد امکان مداخله نمود ولی بدون کدام نتیجۀ مطلوب به نفع ادارۀ اوباما. درقسمتِ به مذاکره کشاندن گروه های متخاصم دولت (طالبان، حزب اسلامی و شبکۀ حقانی) نقش هولبروک را میتوان صفرتلقی کرد...
بالاخره، مرگ هولبورک یک ضایعۀ بزرگ برای امریکا و دیپلوماسی آنکشور است و همچنان خاموشی یک صدا بنفع پاکستان. اما برای مردم افغانستان، مرگ این دیپلومات امریکائی میتواند تنها بمعنی عامیانه سخن، "مرغ کم، ... کم!" باشد. /ختم
ریچارد هولبروک:
ریچارد چارلز البرت هولبروک، نماینده خاص ادارۀ اوباما برای افغانستان و پاکستان و دیپلومات سابقه دار امریکا، بتاریخ سیزدهم دیسمبر، بدلیل پارگی شاهرگ، به عمر 69 سالگی، در یکی از شفاخانه های واشنگتن وفات نمود. هولبروک بتاریخ 24 اپریل 1941 در شهر نیویارک تولد گردید. مادر وی از یک فامیل یهودی بود که در سال 1933 از شهر هامبورک آلمان بسوی امریکا مهاجرت کرد و پدرهولبروک در یک فامیل یهودی - روسی در شهر وارسا پولند به دنیا آمده بود. ریچارد هولبروک در طول 69 سال عمرش، ماموریت های مهم چون: سفیر امریکا در آلمان و سازمان ملل، ایدیتور/ ژورنالیست، نویسنده، استاد... انجام داده بود.
[1]. Obama’s Wars ; Bob Woodwards, Simon & Schuster
[2] همان مأخذ.
[3] ص 170، همان مأخذ
[4] http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/08/090827_si_holbrooke_karzai.shtml
[5] راپور نهاد تحقیقاتی ICOS، شورای بین المللی برای امنیت و ترقی، در ارتباط به انتخابات ریاست جمهور افغانستان گزارش داده بود که امریکا در این انتخابات از یک کاندید خاص حمایت میکند.
[6]تماس و یا مصاحبات نگارنده با برخی از اعضای حکومت
[7] مصاحبۀ نگارنده با ریچارد هولبروک
[8] Obama’s Wars ; Bob Woodwards
[9] ص164 همان مأخذ
[10] خلاصۀ اظهارات رئیس جمهور کرزی در کنفرانس خبری 26 سنبله، گزراش آژانس خبری باختر26 سنبله، کابل.
[11].ص 146همان مأخذ.
[12] http://news.bbc.co.uk/2/hi/south_asia/8521823.stm
[13] http://thecable.foreignpolicy.com/posts/2009/01/23/india_s_stealth_lobbying_against_holbrooke
[14] Obama’s Wars ; Bob Woodwards, p.87
[15] http://timesofindia.indiatimes.com/india/Holbrooke-in-India-to-talk-Pakistan/articleshow/4135895.cms
[16] همان منبع