- 4 کاله دمخه (21/09/2020)
- سیدعبدالبصیر مصباح
- 1117
پل سوخته، از بزرگترین مراکز جمع و جوش معتادان در سطح شهر کابل است. دهها انسان در زیر این پل، از سالها به این سو مصروف مصرفِ مواد مخدر، بهخصوص هیروئین اند. خرید و فروش "پودر" به صورت علنی در اطراف پل سوخته صورت میگیرد و روزانه هزاران نفر از این پل عبور میکنند.
مصرف مواد مخدر در برابر دیدگان عموم، در زیر و سر پل سوخته باعث شده است که هر روز به آمار معتادان افزوده، مشکلات سنگینتر و فضا آلودهتر گردد.
در کشوری که نزدیک به یکونیم میلیون معتاد را در خود جا داده است ومبارزه با این پدیدهی زمینگیرکننده خیلی ضروری مینماید، نه تنها کاری شده، بلکه هر روز بیشتر از دیروز بازار اعتیاد گرمتر و شلوغتر میگردد.
شاید برخی از این معتادان در شهر کابل کسانی اند که از کشورهای همسایه معتاد برگشته اند و برخی هم نظر به مشکلات و نابرابریهای اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی دست به مصرف مواد مخدر زده اند، اما در این میان کسانی هستند که ناخواسته معتاد شده اند. آنان از تماشاچیان، دستفروشان و عابرانی اند که به تکرار به تماشای پل سوخته نشسته اند و اکنون به مصرفگران بزرگ مواد مخدر تبدیل شده اند. آمار چنین افراد کم نیست.
پل سوخته، از سالها به این سو مرکز گیرودار اعتیاد بوده است. در این مرکز معتادانی از هر قماش جمع میشوند و شب و روز شان را میگذرانند. معتادانی از جنس زن و مرد، پیر و جوان، تحصیل کرده و بیسواد در این محیط کثیف و آلوده جمع اند. این پل، از مضرترین مکانهای کابل به شمار میرود.
در زیر پل سوخته نه تنها فرایند اعتیاد به مواد مخدر جریان دارد، بلکه بازار خرید و فروش مواد و ابزار استفاده از انواع مواد مخدر موجود است.
عبور و مرور از پل سوخته، به همان اندازه سنگین و وحشتناک است که مرگ را در یک قدمی به نمایش میگذارد. پل سوخته، نمایشگاه مردگانی اند که هر روز مرگ را تجربه میکنند و زنده میشوند. این محیط، مرکز اوج نگرانی شهروندان کابل است.
پل سوخته، محل دفن اندیشه و ظرفیت انسانهای است که اگر اعتیاد دامنگیر آنان نمیشد، میتوانستند در عرصهی آبادی و پیشرفت این وطن قدمهای استواری بر میداشتند.
اما دورنمای پل سوخته و معتادان رنجور آن، خطرناکتر از آنچه که فکر میشود، است. این مکان از یک طرف نشانگر اوج بدبختی افغانها و از جهتی مرکز تشویق و پرورش معتادان بیشتر در آینده خواهد بود.
در کشوری که سالها از مبارزه با مواد مخدر حرف زده میشود و میلیونها افغانی جهت کاهش روند اعتیاد به مصرف رسیده است، معتادان متروک این پل، نشانگر ضعف مدیریت و درایت کاری مسئولان در راستای مبارزه با این پدیده است.
به نظر میآید، یکی از مهمترین نیازهای حکومت، جهت نجات شهروندان از رنج و دربدری، ایجاد استراتیژی دقیق و همهجانبه در راستای کاهش مرض اعتیاد و توقف فرایند روآوری جوانان به مواد مخدر است. این از مسئولیتهای مهم و انسانی حاکمان و کارگزاران حکومتی است که راهحلی مناسب و روشنی جهت از بین بردن این چالش روی دست گیرند. مبارزه با کشت و قاچاق مواد مخدر، شاید بخشی از راهحلها باشد، اما بخش مهم دیگر، ایجاد تحول در افکار عمومی جهت مبارزه با این پدیده است.
اکنون مواد مخدر نه تنها در کابل، بلکه در اکثر شهرها و روستاهای افغانستان به گونهی وافر مورد استفاده قرار میگیرد. این به حکومت بر میگردد تا فکر مبارزه با این پدیده را در اذهان عمومی ایجاد و زمینههای فرایند اعتیاد را از بین ببرد، در غیر آن پروسهی مبارزه با مواد مخدر ناکام خواهد شد.
سخن آخر اینکه، دولت مسئولیت دارد از یک طرف افراد معتاد این کشور را جمعآوری و از جهت دیگر، زمینههای تجمعات آنان، به خصوص مراکز اعتیاد در درون شهرها را کاهش دهد، تا از افزایش معتادان به این گونه نیز جلوگیری گردد.
روزنامه سرخط